نوشته های شخصی

یکی از احمقانه ترین کارایی که در طول زندگیم انجام دادم تا همین دیروز ،خوبی کردن در حق انسانهایی بوده که حتی لیاقتشو نداشتن و جز پشیمونی برای خودم حاصلی نداشتهاحمقانه بود که برام مهم هم نبود که اون آدما کی هستن و چی، حتی افراد غریبه ،احمقانه بود که به عنوان انسان و هم نوع دیگران رو در نظر میگرفتم و برای همین کمک هم میکردم ولی خب درجه یپشیمونی من به حدی رسیده که دیگه نمیخوام این حماقت رو تکرار کنم در حق هیچکس . نوشته های شخصی...

چند روز بود نبودم ،بد و سخت گذشت بهم ،اما میتونست بدتر از اینم باشه اما خدا رو شکر در همین حد بود...امروز کل کارام و برنامه هام موند ، حوصله اش نبود ، حسش نبود تاثیر اون روزها و هفته ی بد هنوز در حس و حال من هست ،یک سیب قرمز آوردم که مثلا وقتی اینجا مینویسم بخورم،اما حس و حالم اینقدر بد هست اصلا میلی ندارم...چه دنیای بدی شد شایدم بد بود از اول..اتفاقا بد، آدما بد، حس و حال بد، همه چی بد،اینقدر این چند هفته بد بود بد گذشت آدم می مونه چی بگه ..تمام امروز تا همین الان انگیزه ای برای هیچی ندارم یه جور تهی شدن از همه ی افکار . نوشته های شخصی...

فضای مجازی جدا بعضی وقتا اصلا جای خوبی نیست ،یعنی کاملا میتونه وقت آدم رو بگیره،همه ی برنامه های آدمو بهم بریزه، حتی وقتی بین کارا بری توو فضای مجازی اونم با این فکر که مثلا چند دقیقه بعد دوباره بری سراغ کار و برنامه ی خودت یهو به خودت میای میبینی اون چند دقیقه شده چند ساعت !کارات مونده برنامه هات بهم ریخته وقت از دست رفته اونم برای چی ؟؟برای یک جای مجازی!فایده اش چی بوده ؟؟ هیچی خیلی از صفحات رو باید حذف کنم و فقط صفحات خیلی مهم برام بمونه ، باید دنبال کردن صفحات بیهوده رو ترک کنم ..صفحات و مطالب زیاد باعث میشه مدام آدم به شکل سرگردان بین حجم زیادی از مطلب وصفحه دنبال چیزای مهم بگرده این خودش وقت گیره .باید چیزای مهم بمونه و هر چیزی غیر مهم حذف ..الان این کاریه که انجامش میدم ! نوشته های شخصی...